علی از زبان پیامبر
على علیه السلام از زبان پیامبر صلى الله علیه و آله
دوست داشتن امام على علیه السلام
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
- دوستى على گناهان را فرومىخورد همچنان که آتش هیمه را.
- سر لوحه کارنامه مؤمن،دوستى على بنابى طالب است.
- هر گاه خداوند عشق و دوستى على را در دل مؤمنى استوارسازد و با این حال قدمش بلغزد (خطایى از او سر زند) در روز قیامت قدمش را بر صراطاستوار نگه دارد.
دشمن داشتن امام على علیه السلام
پیامبر خدا صلىالله علیه و آله به على علیه السلام:
- تو را جز مؤمن دوست ندارد و جز منافقدشمنت ندارد.
احادیث در این زمینه بسیار زیاد و بلکه متواترند.
امام على علیه السلام:اگر با این شمشیرم بر بینى مرد با ایمان زنم که مرادشمن گیرد،هرگز با من دشمنى نکند و اگر همه دنیا را به منافق دهم تا مرا دوستدارد،هیچگاه دوستم ندارد.و این از آن روست که قضا جارى گشت و بر زبان پیامبر امىگذشت که فرمود:اى على!مؤمن تو را دشمن ندارد و منافق دل به دوستى تو نسپارد.
على پیشواى نیکوکاران
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
- علىپیشواى نیکوکاران است و کشنده بدکاران،هر که او را یارى کند یارى شود و هر که ازیارى او دستشوید،بىیار ماند.
- به على علیه السلام:آفرین و مرحبا بهسرور مسلمانان و پیشواى پرهیزگاران.
- اى على!خداوند...دوست داشتنمستمندان را به تو بخشیده است،از این رو آنان به پیشوایى تو خرسندند و تو به داشتنپیروانى چون ایشان.
- درباره على به من وحى شده که او سرورمسلمانان،پیشواى پرهیزگاران و رهبر رو سپیدان است.
على امام و پیشواىشماست
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
- آیا شما را به چیزى رهنمون شومکه تا هر گاه بر آن توافق کنید، به هلاکت در نیفتید؟!همانا ولى شما خداوند وامامتان على بن ابى طالب است.پس،خیر خواه و مخلص او باشید و تصدیقش کنید.همانا اینمطلب را جبرئیل به من خبر داد.
- همانا خداوند عز و جل درباره على بن ابىطالب به من سفارشى فرمود.گفتم:بار پروردگارا،آن را برایم روشن فرما.فرمود:بشنو!عرضکردم:گوش به فرمانم.فرمود:همانا على پرچم هدایت و پیشواى دوستان من و روشنایى (راه) کسانى است که مرا اطاعت کنند.او کلمه اى است که با پرهیزگاران همراهش کردم.هر کهاو را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که از او اطاعت کند از من اطاعت کرده است.
- خداوند درباره على به من سفارشى فرمود.عرض کردم:بار خدایا!آن رابرایم توضیح بده.فرمود: گوش کن!عرض کردم:گوش مىکنم.فرمود:همانا على پرچم هدایت وپیشواى دوستان من است.این را به او بشارت ده.پس،على آمد و من به او بشارت دادم.
على جانشین من است
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
- اىبنى هاشم!همانا برادر من،وصى من و وزیر من و جانشین من در میان خانواده ام على بنابى طالب است.او دین مرا مىپردازد و وعده ام را به کار مىبندد.
- جبرئیل نزد من آمد و گفت:اى محمد!پروردگارت[به تو درود مىفرستد و]مىگوید:هماناعلى بن ابى طالب وصى و جانشین تو در میان خانواده و امت تو مىباشد.
- اشاره به على علیه السلام:این برادر و وصى و جانشین من در میان شماست.فرمانش رابشنوید و اطاعت کنید.
على وصى من است
پیامبر خدا صلى الله علیه وآله:
- همانا وصى من،رازدار من و بهترین بازماندگانم و کسى که وعدهام را بهکار مىبندد و دینم را ادا مىکند على بن ابى طالب است.
- هر پیامبروصى و وارثى دارد و على وصى و وارث من است.
ابن ابى الحدیدمىنویسد:بعد از رحلت پیامبر خدا صلى الله علیه و آله حضرت على به نام وصى رسولالله خوانده مىشد چون پیامبر مطالب و خواستههاى خود را به او وصیت کرده بود.اصحابو هم باوران ما این مطلب راانکار نمىکنند اما مىگویند:این وصیت در زمینه خلافتنبوده بلکه درباره بسیارى از امور و مسائل نو ظهور پس از ایشان بوده است.
وى اشعار فراوانى را از شاعران صدر اسلام زیر عنوان«اشعارى که دربارهوصایت على سروده شده» بازگو کرده است.او در توضیح این جمله امام که:«وصیت ووراثت در میان ایشان است»مىگوید:ما شک نداریم که على علیه السلام وصى پیامبر خدابوده است،گو این که افرادى که از نظر ما کینهتوزند،این نکته را قبول ندارند.البتهبه عقیده ما مقصود از وصیت نص و خلافت نیستبلکه مسائل دیگرى است که -اگر روشنشوند- شاید برتر و مهمتر از موضوع خلافتباشند.
هر که من مولاى اویمعلى مولاى اوست
- پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:هر که من مولاى اویم على نیزمولاى اوست.
- اى بریده!آیا من به مؤمنان از خود ایشان سزاوارترنیستم؟عرض کردم:البته،اى پیامبر خدا. فرمود:هر که من مولاى اویم على هم مولاى اوست.
- عبد الرحمن بن ابى لیلى:على را دیدم که در رحبه (کوفه) مردم راسوگند مىدهد:شما را به خدا سوگند مىدهم اگر کسى از شما هست که شنیده باشد پیامبرخدا صلى الله علیه و آله در روز غدیر خم مىفرمود:«هر که من مولاى اویم،پس علىمولاى اوست»برخیزد و گواهى دهد عبد الرحمن مىگوید:دوازده تن از بدریان که گویى هماکنون یکایک آنان را مىنگرم،برخاستند و گفتند:گواهى مىدهیم که شنیدیم پیامبر خداصلى الله علیه و آله در روز غدیر مىفرمود:آیا من به مؤمنان سزاوارتر نیستم...؟عرضکردیم:البته،اى پیامبر خدا.پیامبر فرمود:هر که من مولاى او هستم على نیز مولاىاوست.خدایا دوستبدار هر که را دوستدار على باشد و دشمن بدار هر که را با او دشمنىورزد.
على ولى هر مؤمنى است
- پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:علىاز من است و من از او.او ولى هر مؤمنى است.
- عمران بن حصین:پیامبرخدا صلى الله علیه و آله سپاهى را به فرماندهى على بن ابى طالب گسیل داشت.او در اینسفر کارى کرد...ما هر گاه از سفر برمىگشتیم ابتدا خدمت پیامبر خدا صلى الله علیه وآله مىرسیدیم،پس،بر آن حضرت سلام کردیم...مردى از آن میان برخاست و عرض کرد:اىپیامبر خدا،على چنین و چنان کرد.
پیامبر از او روى گرداند.مرد دیگرى برخاستو همان گفت که آن اولى گفته بود.تا آن که چهارمى برخاست و سخنان همان نفر اول را بهزبان آورد.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله در حالى که چهرهاش متغیر شده بود رو بهاو کرده فرمود:رها کنید على را،رها کنید على را،رها کنید على را،همانا على از مناست و من از او.او پس از من ولى هر مؤمنى است.
- وهب بن حمزه:با علىبن ابی طالب از مدینه به مکه سفر کردم.در راه از او اندکى تندى دیدم. گفتم:وقتىبرگشتم و پیامبر خدا صلى الله علیه و آله را دیدم از او بد خواهم گفت.اومىگوید:وقتى برگشتم و به دیدار پیامبر خدا صلى الله علیه و آله رفتم از على بدگویىکردم.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به من فرمود:این حرفها را درباره علىمگو.همانا على بعد از من ولى شماست.
- بریده اسلمى:پیامبر خدا به مادستور داد به على به عنوان امیر مؤمنان سلام کنیم.در آن روز ما هفت نفر بودیم و مناز همه کوچکتر بودم.
على با حق است
- پیامبر خدا صلى الله علیه وآله:على با حق است و حق با على و بر محور او مىگردد.
ابن ابی الحدیدمىنویسد:در اخبار صحیحى از قول پیامبر آمده است که فرمود:على با حق است...
- حق با این است،حق با این است-یعنى على علیه السلام.
- حق باعلى است هر جا که رو کند.
- بار خدایا!هر طور که على گردید حق را بااو بگردان.
- على با حق است و حق با على.آن دو هرگز از هم جدانشوند،تا آن گاه که در روز قیامتبر لب حوض نزد من آیند.
على با قرآناست
- پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:على با قرآن و قرآن با على است و هرگز ازهم جدا نشوند تا در کنار حوض (کوثر) نزدم آیند.
- على با حق و قرآناست و حق و قرآن با على و از هم جدا نشوند تا کنار حوض نزد من آیند.
- این على با قرآن است و قرآن با على.از هم جدا نمىشوند تا در کنار حوض بر من واردشوند.پس آنچه را در این دو بر جاى نهادم از آنها بپرسید.
على حجتخداست
- انس در خدمت پیامبر نشسته بود که على علیه السلام وارد شد،پیامبر صلىالله علیه و آله فرمود: اى انس!من و این حجتخدا بر بندگان او هستیم.
على دروازه علم پیامبر است
- پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:من شهر علمهستم و على دروازه آن،پس هر که علم خواهد باید از در بیاید.
- من شهرعلم هستم و على دروازه آن.پس،هر که علم خواهد باید که از در آن وارد شود.
- على درگاه دانش من است.
- من سراى حکمتم و على در آن.
- على دروازه دانش من است و پس از من رسالت مرا براى امتم تبیین مىکند
على داناترین مردم پس از من است
- پیامبر خدا صلى الله علیه وآله:پس از من على بن ابی طالب داناترین فرد امت من است.
- على بن ابیطالب خداشناسترین مردمان است و بیش از همه اهل«لا اله الا الله»را دوست دارد وبزرگشان مىدارد.
- پس از من،على آگاهترین فرد استبه کار قضاوت وداناترین آنهاست.
- اى على!تو...وارث دانش منى.
من و علىاز یک درخت هستیم
- پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:من و على از یک درختیم ودیگر مردمان از درختهاى گوناگون. (46(
- اى على!مردم از درختهاى گونه گونندو من و تو از یک درخت.
- جابر:پیامبر صلى الله علیه و آله در عرفه بودو على رو به روى آن حضرت قرار داشت.پیامبر فرمود:اى على!نزدیک من آى و پنجهات رادر پنجه من گذار.اى على!من و تو از یک درخت آفریده شدهایم.من ریشه آن درختم و توتنه آن و حسن و حسین شاخههایش.هر که به شاخهاى از آن بیاویزد خداوند او را بهبهشت در آرد.
تو برادر من هستى
- پیامبر خدا صلى الله علیه وآله-به على علیه السلام-:تو در دنیا و آخرت برادر من هستى.
- من همانمىگویم که برادرم موسى گفت:«پروردگارا،سینهام را فراخ گردان و کارم را آسان کن واز خانوادهام براى من وزیر و پشتیبانى قرار ده»،برادرم على را،«پشتم را به او قوىدار...».
- امام على علیه السلام-خطاب به پیامبر آن گاه که میاناصحابش پیوند برادرى ساخت-:هر آینه جان از تنم برفت و پشتم شکست آن گاه که دیدم بااصحاب خود چنان کردى و با من نه.اگر این رفتار شما از سر خشم بر من استبخشش وبزرگوارى از شماست!پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: قسم به آن که مرا به حقبرانگیخت تو را آخرین نفر قرار ندادم مگر آن که براى خودم مىخواستمت.تو براى منهمچون هارونى براى موسى با این تفاوت که پس از من پیامبرى نیست.تو برادر و وارث منهستى.
على از من و من از اویم
- پیامبر خدا صلى الله علیه وآله:على از من است و من از اویم.
- به على علیه السلام-:تو از من هستىو من از توام.
- على براى من مانند سر من استبراى پیکرم.
- همانا گوشت على از گوشت من است و خون او از خون من.
- بهعلى-:اى على!تو از من هستى و من از تو.تو برادر و یار منى.
از طرف منابلاغ نمىکند مگر خودم یا على
- انس بن مالک:پیامبر صلى الله علیه و آله سورهبرائت را (براى خواندن بر مشرکان) به دست على داد و فرمود: (این سوره را) نمىرساندمگر من یا مردى از خاندان من.
- پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:علىاز من است و من از على.از سوى من نمىرساند و ادا نمىکند مگر خودم یا على.
تو براى من همچون هارونى
- پیامبر خدا صلى الله علیه و آله-به على علیهالسلام:تو نسبتبه من همچون هارونى نسبتبه موسى جز آن که پس از من پیامبرى نیست
- به على-:آیا نمىپسندى که نزد من همان جایگاهى را داشته باشى کههارون نزد موسى داشت،با این تفاوت که تو پیامبر نیستى؟مرا نشاید که بروم مگر آن کهتو جانشین من باشى.
- امام على علیه السلام:پیامبر صلى الله علیه وآله فرمود:تو را جا گذاشتم که جانشین من باشى. عرض کردم:اى پیامبر خدا!آیا از توبازمانم؟فرمود:آیا نمىپسندى که براى من چنان باشى که هارون براى موسى بود جز اینکه بعد از من پیامبرى نیست
ولایت على
- پیامبر خدا صلى الله علیهو آله:اگر على را به ولایت و سرپرستى گیرید خواهید دید که رهنما و رهیافته است وشما را به راه راست مىبرد.
- اگر على را به خلافتبرگزینید-که فکرنمىکنم چنین کنید-او را رهنما و رهیافته خواهید دید.
- آن گاه که ازموضوع فرمانروایى یا خلافت نزد آن حضرت سخن به میان آمد-:اگر آن را به على سپاریدخواهید دید که رهنما و رهیافته است و شما را در راه راست مىبرد.
www.asrehjadid.ir